با شرافت کار کن و به حرف مردم توجه نکن
زندگی یک معامله ساده از دادن انرژی در قبال گرفتن یک لذت است. به صورت خیلی سادهتر ما وقت/زمانمون رو به یک شخص/ارگان اجاره میدیم تا در قبال اون لذتی رو که ممکنه سقف/غذا/لباس باشه بگیریم. بقیه نیازهای ما در هرم مازلو از جنس رسیدن به joyعه. هرچند که خیلی اوقات همپوشانیهای زیادی وجود داره مثلا ما خیلی اوقات از کاری که داریم انجام میدیم لذت میبریم و این یک point بزرگه اما اگر بخوایم خیلی ساده نگاهش کنیم میشه همون حرفی که بالا بهش اشاره کردم.
رواقیگری درسهای خیلی زیاده به انسان میده و چیزی که من رو جذبش کرده عملگرایی و جدا بودنش از conceptهاست. هرچند که در خیلی چیزا واقعا نمیشه جز concept بود اما سعی کسانی که دارند این فلسفه رو توضیح و نشر میدن در عملی کردنش خیلی من رو جذب کرده. یکی از فلاسفه گمنام رواقیگر اقای کلیانتز است؛ که نزدیک به ۲۰ سال شاگرد زنون بوده و همه افراد برای این همه سال شاگرد زنون بودنش مسخرهش میکردن اما اون از صبح تا عصر رو پای درس زنون مینشست و سعی میکرد از لحظه لحظهش یاد بگیره و کار به کار حرف مردم نداشته باشه.
اون روزها فلسفه میخوند و لذت میبرد و آخر شبها برای آتنیهای ثروتمند کار حمل آب رو انجام میداد؛ این کار بسیار سخت و طاقت فرسا بود و با وجود پیشنهادهای زیادی مثل مشاور شدن برای یک سری افراد و حتی معلم فلسفه شدن برای حاکم آتن، اونها رو قبول کرد و متوجه شد که کار سخت شرافتش بیشتر از تن دادن به یک سری از کارهاست. این رفتار آقا برای من خیلی جالب بود؛ این که انسان چقدر باید خودش رو دوست داشته باشه که تن به هرکاری برای بدست اوردن اون joyهایی که احتمالا نیاز واقعی نیستن بده.
درسهایی که از این رفتار میگیرم:
۱/ برای خودت ارزش قائل شو و سعی نکن بخاطر joyهای تصنعی آرامش درونی خودت رو بهم بریزی.
۲/ زندگی ساده و بر پایهی نیازهای اولیه (minimalism) مثل غذای خوب، سقف خوب و تندرستی باارزشتر از joyهاییست که شبکههای اجتماعی تبلیغ میکنند.
۳/ کار سخت، شرافتمندانه ست و میتونه خیلی به ایندهت کمک کنه، دنبال cheat code برای حل معادلات زندگی نباش.
۴/ برای اینکه در یک کاری خبره بشی، فقط زمان میتونه کمکت کنه، دنبال خریدن زمان نباش و keep calm زندگی کن.
۵/ زمانی برای انجام کارهای سخت/یدی برای خود بزار، که بتونه هنگام انجام اون کار فکر کنی و زندگیت رو تنظیم کنی.
۶/ که بنظرم خیلی مهمه، اینه که do not give a shit to what people say & think about you، اونا توی موقعیت تو نیستن، سعی کن انقد mindful و ذهن قوی بسازی که خودت بتونی مسیر زندگی خودت و درست/غلط بودنش رو validate کنی و به حس ششمت اعتماد کن. درباره حس ششم استیوجابز (مرد واقعا افسانهای برای من) qoute زیر رو میگه.
یادآور: هدفم از نوشتن این وبلاگ چی بود؟
این فیلسوف و این زندگینامه رو از کتاب زندکی رواقیون اثر رایان هالیدی شناختم و خوندم و بنظرم این رفتارهاش و نکاتی که ازش برداشت کردم ارزش نوشتن داشت تا همیشه بشه برگشت و ازشون الهام گرفت. به صورت کلی هدف این وبلاگم اینه که یک سری درسهایی که از کتابهایی که میخونم رو ساده لاگ کنم. برای همینه که روی املا یا نگارش وقت نمیذارم و فقط میخوام اینجا ثبت بشه تا بعدا بشه ازشون در موقعیتهای سخت استفاده کرد.
- ۰۱/۱۰/۲۸