پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

کمال‌گرایی دیوونه‌م می‌کنه؟ بله.

يكشنبه, ۱۱ دی ۱۴۰۱، ۱۱:۵۰ ب.ظ

من آدم کمال‌گراییم و این کمال‌گرایی برای من مثل یک مانع بزرگ برای حرکت کردن می‌مونه؛ شروع این وبلاگ برای من سخت‌ترین کار بود و از ارشیو ماهانه میشه فهمید ی جاهای زیاد و کم نوشتم ولی یکی از اهدافم از شروع این بوده که بنویسم تا در مقابل این کمال‌گرایی کم نیارم؛ گاها شده ویرایش کردم، قالب عوض کردم و یا مطلبی رو ننوشته رها کرده باشم ولی برگشتم و پرش کردم. هرچی خودم فهمیدم رو می‌نویسم غلط املایی و نگارشی داشته باشم مهم نیست؛ من میخوام ذهنم رو خالی کنم.

این وبلاگ برای خودم و خودمه؛ تفکراتم و یادگیری هامه و میخوام فقط یک جا لاگشون کنم؛ هزاران هزار ایده روزانه توی ذهنمه و میخوام درباره همه‌شون بنویسم اما کمال‌گراییه جلوم رو می‌گیره هفته ای ۲-۳ ساعت وقت گذاشتن (همین الان برای اینکه بنویسم ۲-۳ ساعت به چالش خوردم، اصلا کمالگرایانه نباید رفتار کرد چرا ۲-۳ ساعت؟ ۵ دقیقه یا هر چی شد) کافیه تا بتونم یکم به ذهنم پراکنده‌م نظم بدم.

امروز مطلبی می‌خوندم از ذهن آشفته و اینکه جلوی پروداکیتیویتی رو می‌گیره و من دارم سعی می‌کنم از طریق نوشتن چه برای دوستانم، چه داکیومنت های کاری چه همینجا در وبلاگم این ذهن رو خالی کنم تا در طی روز راحت‌تر تمرکز کنم.

 

این qoute از جابز افسانه‌ای اینجا بمونه که هرزچندگاهی یادآوری‌ش کنم.

Steve Jobs quote: Simple can be harder than complex. You ...

در آخر؛ مرگ بر کمال‌گرایی! درود بر معمول‌گرایی؛ من نمیخوام خاص باشم؛ در دنیایی که انسان‌ها در به در دنبال خاص بودنن، عادی بودن سخت‌ترین کاره.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی