پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

۱ مطلب در فروردين ۱۴۰۲ ثبت شده است

هرسال به رسم بازی وبلاگ‌نویسی که قبلا شروع کرده بودیم (فکر می‌کنم نزدیک به ۴-۵ سال پیش) آخر سال پستی رو می‌نوشتم که چه درس‌هایی روز سال پیش گرفتم و امسال چیکار باید بکنم که بهتر باشم ولی خب فراموش‌کاری و شاید هم از عمد این کار رو نکردم. البته درس‌هایی که از سال پیش گرفتم به صورت تیکه‌تیکه شده و ناکامل توی وبلاگ هست و تیکه‌های خوب‌ش رو هم داکیومنت شده در ذهن و وبلاگم نگه‌ داشتم ولی توی جلسه‌ی آخر سال همسا وقتی مجید ازم پرسید که چه حسی نسبت به سال قبل داشتی فقط تونستم بگم، خودم رو بیشتر یاد گرفتم. سال پیش برای من سال یاد گرفتن خودم بود؛ احساساتم رو بیشتر شناختم و بهشون احترام گذاشتم، متوجه شدم که زندگی گذراست و هیچ احساسی نمی‌مونه و اگر خوبه باید قدرش رو دونست و استفاده کرد و اگر بده باید باهاش کنار اومد چون از بین می‌ره.

سال جدید سعی دارم کمی آروم‌تر زندگی کنم، می‌خوام سرعت زندگی کردنم، فکر کردنم، رانندگی کردنم، آماده شدنم و حرف زدنم رو کم کنم، کمی بیشتر وقت خرج کنم و مثل آدم‌ها دنبال بدو بدو و تلاش نباشم،‌ یکم بیشتر از این زندگی بنوشم و برای لحظات قدردانی بیشتری بکنم؛ نمی‌خوام خیلی آرمانی بنویسم ولی سعی می‌کنم بیشتر تفریح کنم، سینما برم، تئاتر برم، بیشتر لباس و چیزهایی که فکر می‌کنم اون لحظه خوشحالم می‌کنه بخرم و با کیفیت‌تر زندگی کنم، شاید یک سری کارهای بزرگ‌تر هم کردم مثل خرید خونه ولی فعلا برنامه‌ای براش ندارم و اون گوشه‌ی ذهنم داره آب نمک می‌خوره تا ببینیم چی‌ میشه، قطعا هزینه‌هام رو کنترل می‌کنم، غذا کمتر ولی باکیفیت‌تر می‌خورم و سعی می‌کنم چند جای دیگه‌ی ایران رو ببینم.

امسال بنظرم سالیه که باید زندگی کنم تا یاد بگیرم زندگی کردن هم قشنگه و می‌تونه منو راضی نگه‌داره برعکس سال پیش که فقط مثل رباط‌های سرمایه‌داری فقط به فکر اضافه کردن صفر رقم‌های پس‌اندازم بودم، میخوام بیشتر نفس بکشم.