شادی چیست؟ و چطور بهش برسیم؟ (قسمت ۲)
در قسمت قبلی درباره شخصیت و دارایی ها و نقششون در خوشبخت/شاد بودن صحبت کردیم. اما انسان موجودی اجتماعیه و همیشه در جمع حضور داره و محیط روی اون خیلی تاثیرگذاره برای همینه که موقعیت سومین چیزیه که روی شادی انسان تاثیر میزاره. اما موقعیت یعنی چی؟
موقعیت به این معنیه که در نظر دیگران تو کی هستی؟ اما همین سوال یک نکته داره که ما نمیتونیم چیزی رو در این باره عوض کنیم پس اگر دائم برای دیگران و نشون دادن خودمون و شاید بهتره بگم ساختن کسی که میخوایم در ذهن دیگران باشیم تلاش کنیم، ارامش درونیمون رو درگیر میکنیم و نمیتونیم اروم بگیریم.
اصطلاحا به این امر خودبینی میگن؛ یعنی شما بجای اینکه روی خودت تمرکز کنی و چیزی که واقعا خودت میخوای رو بری دنبالش میری دنبال تایید اجتماعی و ساختن چیزی که جامعه ازت میخواد. مثلا بجای اینکه با داشته هایی که داری بری سراغ چیزایی که نیاز داری میری سراغ چیزهایی که جامعه بهت میگه باید داشته باشی تا ی آدم خوب باشی؛ مثلا لباس درست و حسابی نمیپوشی اما تولد انچنانی میگیری و همه رو دعوت میکنی که بیان و ببینن و...
در باب همین موضوع بخوایم یک موضوع دیگه بکشیم وسط؛ چیزی نیست جز غرور. غرور واقعا یک ضعف اجتماعیه؛ آدم مغرور بنظر من دیر یا زود جایگاهش رو از دست میده؛ آدم باید متواضع باشه و ذهن learner یک ذهن متواضع است. خودبینی یعنی عاشق تحسین شدن و برای دیگران خوب بودن ولی غرور یعنی خودت رو از دیگران برتر بدونی. خودبینی یک concept بیزونیه اما غرور درونیه.
به خودت احترام بزار!
این مهمترین چیزه. احترام به دو دستهی عینی و ذهنی تقسیم میشه؛ احترام عینی یعنی چیزی که جامعه/دیگران به تو میزارن و احترام ذهنی یعنی چیزی که خودت میگی؛ برای مثال غذای خوب خوردن، موسیقی خوب گوش دادن و فیلم خوب دیدن به خودت احترام گذاشتنه و مثلا احترام گذاشتن به تو در یک مجلس به واسطه خصلت خودتت (مثلا تشریفاتی تو رو بزرگ نشون دادن) میشه احترام عینی که میگیری.
یکی از دلایلی که ما هی خودمون رو مقایسه میکنیم بخاطر اینه که میزان احترامی که شما میگیرین از مفید بودنتون در جامعه ماشینی نشآت میگیره و برای همینه که ما همش دنبال اینیم که احترام رو بخریم تا بدست بیاریم. ۴ مورد احترام هم داریم که به ۴ دسته زیر تقسیم میشن:
۱, اجتماعی: یعنی همین احترام به قوانین؛ مثل زمین پاک رو نگه داشتن و احترامات شهروندی و قوانین رانندگی رو رعایت کردن.
۲, رسمی: احترامی که یک سری از مشاغل مثل پزشکان یا کسایی که زندگی میبخشن یا معلمین میگیرن.
۳, شرافت: جنسی یعنی خیانت نکردن، زندگی کردن بدون اینکه به کسی صدمه بزنی (جسمی/روحی) و احترام به تمامی جنسیتها
۴, شوالیه: هم که یک کلمهی خودساخته کتابه یعنی اون احترامی که بدست میاری و از دست میدی یعنی در ازای تعریف از تو بدستش میاری (در یک گروه) و در ازای توهینی که بهت میشه از دستش میدی.
کتاب میگه که احترام در کنار خودش یک concept دیگه هم داره که شهرت نام داره؛ شهرت بدست اوردنیه ولی احترام داده میشه و گرفته میشه؛ شهرتهای تقلبی و فیک هم وجود داره اما چیزی که جذاب میکنه شهرت رو کتاب تشبیهش میکنه به یک درخت بلوط که اروم اما محکم بالا میره و رشید میشه اما شهرت تقلبی مثل ی قارچ سریع رشد میکنه و از دست هم میره. حالا خوشحالی چه ربطی به شهرت داره و اصلا چرا شهرت در خوشحال بودن و شاد زیستن مهمه؟
دقیقا سوال اینه که خصلتهای خوب تو، تو رو به شهرت میرسونه ولی شهرت نیست که تو رو خوشحال میکنه اون خصلتها هستن ولی در دنیای امروز این خصلتها شهرت نامیده میشن برای همینه که این دو مورد اینجوری معنی میشن.
این هم قسمت دوم از کتاب در باب حکمت زندگی؛ قسمت دوم رو خیلی سریع رد شدم و زیاد مکث نکردم اما بنظرم خوب بود؛ لپ کلام این بود که جایگاه همزمان که میتونه باعث خوشحالی بشه از ی دید دیگه ممکنه که یک مانع باشه و باید حواست باشه که چطوری این رو معنی میکنی برای خودت.
- ۰۱/۱۰/۱۱