پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

پوچ‌نوشته‌های یک جوان

جوانی در جستجوی چیستی هستی، چرایی زندگی و به دنبال تخلیه احساسات

بودن انسان از تلاش شروع میشه

شنبه, ۱۵ بهمن ۱۴۰۱، ۱۱:۲۴ ق.ظ

چند وقت پیش که داشتم با دلبر حرف می‌زدم، طی بحث و جدل‌هامون یهو گفت من نمی‌دونم، من نمی‌کشم و دیگه امید ندارم؛ به هیچی. بهش گفتم عزیزم، یک وقت نزاری این گفته‌ت به عمل‌ت تبدیل بشه‌ ها؟ درسته سخته، همه‌مون می‌دونیم که سخته، سخته، هم شرایط بد هست، دوستامون دونه‌دونه رفتن، ناراحت نبودشونیم، ناراحت از دست دادن عزیزان‌مونیم اما دلمون به امید زنده‌ست، یک وقتی دلت نمیره ها، اینا همینو می‌خوان.

وقتی داشتم این‌ها رو می‌گفتم به خودم گفتم واقعا انسان به تلاش کردن، به حرکت کردن، به پویا بودن‌شه که زنده‌ست. اگر نفس‌ بکشی ولی نجنگی، اصلا زندگی نمی‌کنی، فقط زنده‌ای. آدم باید همواره تلاش کنه،‌ تا بتونه زندگی رو درک کنه.

اگر تلاش نکنیم، نه تلاش به معنای productivity و استفاده از زمان و… بلکه تلاش برای اینکه خودمون رو سرگرم کنیم، برای اینکه از فکر کردن‌های ببیهوده فرار کنیم، برای اینکه لحظه‌های زندگی‌مون رو تبدیل به یک معنی کنیم، واقعا مردیم.

چند روز دیگه وارد ۲۲ سالگیم میشه، و من دوست دارم ۲۲ هزار بار دیگه سفر برم، دوست دارم ۲۲ سال دیگه طراحی کنیم، ۲۲ میلیارد بار دلبر رو ببوسم، ۲۲ میلیون بار بخندم و ۲۲ هزار شات اسپرسوی دیگه درست کنم، دوست دارم ۲۲ کشور دیگه رو ببینم و حداقل ۲۲ هزار روز دیگه رو زندگی کنم.

من عاشق جنگیدن و تلاش کردنم، من خیلی اوقات ناامید میشم، واقعا؛ با دیدن این قیمت‌ها، با دیدن ناراحتی که سطح شهر رو پر کرده، آلودگی، نفس‌های تنگ و… ولی ته ذهنم همیشه یک ذهنیتی هست که باید برای چیزهایی که میخوای بجنگی و اینه که من رو تا الان زنده نگه داشته.

یادت باشه، که حرکت کردن از همه چیز مهم‌تره.

بعضی اوقات با دوست‌هام که بیرون میریم یا با بقیه آدم‌ها هم صحبت میشم، می‌بینم که اون فرد مرده و درگیر روزمرگیه و هیچ زندگی نمی‌کنه، کاری که می‌کنه رو دوست نداره، چیزی که می‌پوشه رو دوست نداره و کسی که باهاش زندگی می‌کنه رو بهش حسی نداره، همه چی بهش داده شده و گفتن همینه که هست و اون هم قبول کرده و خودش، کسی که توش بوده، شاید ی راننده‌ی حرفه‌ای بوده، ی ورزشکار حرفه‌ای، ی نوازنده‌ی خوب رو کشته و تن داده به این سیستم ماشینی و تمام، مرده.

اینجا یاد شعر گروه او و دوستانش می‌افتم؛ که میگه؟

A4-7

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی